در عرض فقط یکصد روز، تظاهرات باعث سقوط نظام شاهنشاهی در ایران شد. تظاهراتْ میلیونی شد. اعتصابات شامل اعتصاب صنعت نفت که رژیم را فلج کرد گسترده شد و اقتصاد را از کار انداخت. محمدرضا پهلوی که مدت سی و پنج سال بر تخت بود از ایران گریخت، جای خود را به دولت موقتی داد که آن¬هم سی و پنج روز دوام آورد، و ناچار به تبعید شد. یک حکومت انقلابی بر سر کار آمد که رهبرش امام بود که غربی ها او را به عنوان قبلی اش آیت¬الله روح¬الله خمینی می¬شناختند.
در اکتبر 1978 به سختی می¬شد این واقعه را پیش¬بینی کرد. چطور ممکن بود رژیمی که به نظر باثبات می¬آمد و در رأس آن شاهی با دهه¬ها تجربه قرار داشت، از میلیاردها دلار صادرات نفتی برخوردار بود، بر دستگاه امنیتی بسیار مخوفی چیره بود، به بزرگ¬ترین ارتش منطقه مجهز بود، و از پشتیبانی قدرتمندترین کشورها بهره¬مند بود، سقوط کند؟
آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا که کارش شناخت چنین پدیده¬هایی بود، در 27 اکتبر با لحنی ملایم گزارش داد که «بعید است موقعیت سیاسی دست¬کم تا پایان سال بعد روشن شود، یعنی تا زمانی که شاه و کابینه و مجلس جدیدی که قرار است در ژوئن انتخاب شود، به تعامل در صحنه¬ی سیاسی بپردازند.» در طول ماه¬های پیش از آن وزارت خارجه¬ی آمریکا عنوان کرده بود که شاه قادر است از پس طوفان کنونی اعتراض برآید، البته «دیگر از موقعیت اقتدار غیرقابل¬بحثی که پیشتر از آن بهره¬مند بود، برخوردار نخواهد بود.» تشخیص آژانس امنیت دفاعی آن بود که « انتظار بر آن است که شاه برای ده سال دیگر در قدرت باقی بماند.»
این ترجمه برگردان فصل نخستِ کتابی است به همین نام که یکی از درخشان¬ترین تحلیل¬ها در مورد انقلاب ایران به شمار می¬رود.
متن کامل مقاله.
بسمه تعالی
اهالی محترم وبلاگستان فارسی
به اطلاع میرساند
وبلاگ شبنم فکر، بعد از نود و بوقی، به همت نویسندهی وبلاگ، بهروز شده و مجدداً کرکرههایش بالا رفت!
این روز تاریخی را تبریک گفته و برای سایر وبلاگهای خاموش شده و تعطیل، طلب روشنایی مجدد و بازگشایی میکنیم.
هیأت پیگیری وبلاگهای خاموش و تعطیلشده.
دوست گرامی، داریوش محمدپور، دست در کار ترجمهی بخشهای مختلف کتابی دارد که به زوایای گوناگون الگوهای رهبری پرداخته است.
این رشته مطالب با حال و هوای این یک سال و اندی که از آغاز جنبش سبز میگذرد، سخت همخوانی دارد. میرحسین موسوی در این مدت، الگوی موفقی از یک رهبر سیاسی را عرضه کرده است که در تاریخ معاصر ایران، به ندرت میتوان نظیری برای آن سراغ کرد.
داریوش، این رشته مطالب را در
صفحهای اختصاصی قرار داده است تا علاقهمندان بهراحتی به تمامی آنها دسترسی داشته باشند.
دست مریزاد و خسته نباشید میگویم به داریوش عزیز که در این فقر و فلاکت مطالعات سیاسی، به فکر غنا بخشیدن به سطح علمی دانشپژوهان و فعالان این عرصه است.