برخي دوستان وبنگار چنان از مطلب اخير جناب آقاي ابطحي در مورد وبلاگنويسان غير پشيمان شگفتزده شدهاند که او را به عرش رسانده و به او لقب ارزان "قهرمان" را اعطا کردهاند. از ارزش محتوائي نوشتار جناب آقاي ابطحي ميگذرم. اما اين دوستان گوئي گمان کردهاند مردم و نخبگان جامعه از آنچه بر اين بختبرگشتگان گذشته بيخبر بودهاند که حالا در بوق و کرنا آواي " افشاگري تاريخي ابطحي" را سر دادهاند و او را براي اينکار ستودهاند. هر کس حتي اندکي مطالعه داشته باشد و به اندازه تار موئي چشمان خود را بازکند و ذهن خويش را به کار گيرد حقيقت عريان فشار براي اقرار و اعتراف ساختگي را در پروژه اخير ميبيند البته جناب آقاي ابطحي مرد مشهوري است و نان قرض دادن به او فايدهها دارد.
سوي ديگر قضيه اما کمي جاي تامل دارد. شايد بخشي از پروژه، اصولا پشيمان شدن گروهي و پيشمان نشدن گروهي ديگر بوده است تا در دوران پس از زندان اين دو گروه را در مقابل يکديگر قرار دهند. گروهي تحت نظر براي تکرار اعتراف در موقع لزوم و گروهي ديگر تحت فشار براي شنيدن اعتراف ديگران عليه خود. اين موضوع البته جاي تامل دارد و قطعي نيست.
بر اساس يکي از تحقيقهائي که اخيرا صورت گرفته، اکثر خانمها در هنگام آتش سوزي منزل پيش از هر چيز در پي نجات عکسهايشان بر ميآيند !! و البته بر خلاف تصور عموم، طلا و جواهر براي آنها از نظر درجه اهميت، رتبه هشتم را داراست !!! البته اين موضوع تنها در هنگام آتش سوزي منزل صادق است نه در ساير مواقع که به جاي منزل ، دل برخي ديگر در حال سوختن است !
رشد تکنولوژي در دنياي مدرن و عطش دانستن در دنياي رو به مدرنيسم گاهي برخي ابزار را به کارکردي وادار ميسازد که خلاف علت اصلي توليد آنهاست. اين مطلب را وقتي فهميدم که در ميان ابزارهاي يکي از کساني که ماهواره نصب ميکند قبلهنمائي ديدم که از آن براي تشخيص جهت صحيح ديش ماهواره استفاده ميکرد !
بخش روزنوشتها همزمان با سالگرد يکسالگي وبلاگ فعاليت خود را آغاز کرد. از همه عزيزاني که سالگرد تولد وبلاگ را تبريک گفتهاند يا با لينک دادن شادي اين قلم را دو چندان کردهاند صميمانه سپاسگزارم.